تسخیر پرندگان (قرآن)آیاتی از قرآن در باره این است که پرندگانی تسخیر انسان شدهاند. ۱ - پرندگان مسخر داودپرندگان از سوی خداوند به منظور تسبیح گویی به همراه داود علیه السلام، تسخیر او شدند. ففهمنـها سلیمـن وکلا ءاتینا حکمـا وعلمـا وسخرنا مع داوود الجبال یسبحن والطیر وکنا فـعلین. . ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان (شایستگی) داوری، و علم فراوانی دادیم و کوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختیم، که (همراه او) تسبیح (خدا) میگفتند و ما این کار را انجام دادیم! کلمه" تسخیر" به معنای رام کردن چیزی است به طوری که آنچه میکند مطابق خواست مسخر کننده باشد. البته این معنا غیر اجبار و اکراه و قسر است، برای اینکه در فاعل اجباری آنچه میکند خارج از مقتضای اختیار و طبع او است، به خلاف فاعل مسخر شده که آنچه میکند به مقتضای طبع و اختیار خودش است، مانند هیزم و آتش که مسخر آدمی است، ولی نمیتوان گفت آدمی هیزم را به سوختن مجبور و مکره ساخته است و همچنین عمل اجیر و مزدور، که آنچه برای موجر میکند به اختیار خود میکند، چیزی که هست به خاطر عقد اجاره مسخر موجر شده است، نه مجبور است، و نه مکره. از همین جا روشن میشود که معنای تسخیر کوهها، و مرغان با داوود که با او تسبیح میکنند، این است که کوهها و مرغان که خود فی نفسه تسبیح دارند، تسبیحشان هماهنگ با تسبیح داوود باشد. . . واذکر عبدنا داوود... • انا سخرنا الجبال معه یسبحن بالعشی والاشراق• والطیر محشورة کل له اواب. در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه کننده بود! • ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح میگفتند! • پرندگان را نیز دسته جمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند) و همه اینها بازگشت کننده به سوی او بودند! «والطیر» عطف بر «الجبال» و عامل آن فعل «سخرنا» است. کلمه" محشورة" از" حشر" به معنای جمع آوری به زور است، و معنای جمله این است که: ما طیر را هم تسخیر کردیم با داوود، که بی اختیار و به اجبار دور او جمع میشدند و با او تسبیح میگفتند. . ۲ - جلوه فضل الهیمسخر بودن پرندگان برای داود علیه السلام، جلوه فضل خدا به او بود. ولقد ءاتینا داوود منا فضلا... والطیر.. و ما به داوود از سوی خود فضیلتی بزرگ بخشیدیم (ما به کوهها و پرندگان گفتیم: ) ای کوهها وای پرندگان! با او هم آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید! و آهن را برای او نرم کردیم واژه" فضل" مفهوم وسیعی دارد که تمام مواهبی را که خدا به داود ارزانی داشته بود شامل میشود، و ذکر آن به صورت" نکره" دلیل بر عظمت آن است. حضرت داود مشمول مواهب بسیاری چه در جنبه معنوی و چه در جنبه مادی از سوی پروردگار شده بود که آیات قرآن گویای آن است. ۳ - ضروت تفکرلازم است انسانها، در تسخیر پرندگان و کیفیت پرواز آنها در فضای آسمان بیندیشند. الم یروا الی الطیر مسخرت فی جو السـماء ما یمسکهن الا الله ان فی ذلک لایـت لقوم یؤمنون. آیا آنها به پرندگانی که بر فراز آسمانها نگه داشته شده، نظر نیفکندند؟ هیچ کس جز خدا آنها را نگاه نمیدارد در این امر، نشانههایی (از عظمت و قدرت خدا) است برای کسانی که ایمان میآورند و در پایان آیه میفرماید: " در این امر نشانههایی است از عظمت و قدرت خدا برای کسانی که ایمان دارند" (ان فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون). یعنی با چشم کنجکاو و حقیقت جو، این امور را مینگرند و به تجزیه و تحلیل آن میپردازند و در پرتو آن ایمانشان قویتر و راسختر میگردد ۴ - اراده الهی در تسخیرخداوند، تسخیرکننده پرندگان برای داود علیهالسّلام بود..... وسخرنا مع داوود... والطیر.. ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان (شایستگی) داوری، و علم فراوانی دادیم و کوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختیم، که (همراه او) تسبیح (خدا) میگفتند و ما این کار را انجام دادیم! ولقد ءاتینا داوود منا فضلا... والطیر.... . و ما به داوود از سوی خود فضیلتی بزرگ بخشیدیم (ما به کوهها و پرندگان گفتیم: ) ای کوهها وای پرندگان! با او هم آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید! و آهن را برای او نرم کردیم برداشت یاد شده بر این احتمال استوار است که نصب «والطیر» به دلیل عطف آن بر «فضلا» به معنای «و سخرنا له الطیر» باشد. . . اذکر عبدنا داوود ذا الاید انه اواب• انا سخرنا الجبال معه... • والطیر محشورة.. در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه کننده بود! اگر میبینیم این امور به خدا نسبت داده میشود، به خاطر همان است که سرچشمه آن از او است، و این تعبیر که خواص اسباب و علل را به خدا نسبت میدهد در قرآن فراوان است. ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۸۳، برگرفته از مقاله «تسخیر پرندگان». |